شعاری و محتوازده
لویاتان / Leviathan آندری زویاگینتسف
ارزش : 0 نمره : 0.0
این نقد را به همراه یادداشت های منتقدان دیگر، در سایت سینماکات بخوانید

لویاتان به طرز عجیب و شگفت آوری فیلم بد و مضحکی است، با باد یک مشت ستایش گر به اصطلاح منتقد بزرگ شده است . نه فلسفی است و نه مذهبی فقط ادعایش را دارد . بزرگتر از دهانش حرف میزند و اندازه نگه نمیدارد . این اشارات منتقدان به مسائل فلسفی فقط و فقط نشان از سطحی بودنشان است . ضد فرم و محتوانگر …بسیار خنده دار است وقتی فیلمی در درام، شخصیت پردازی مشکل جدی دارد، مسائلی همچون عهد عتیق و ایوب – مذهب و فلسفه را به زوربه فیلم می چسبانند و برای فیلم ارزش های من در آوردی پیدا میکنند .
شخصیت ها همگی افسرده، الکلی، ناشناس اند . شخصیت ها مدام در حال نوشیدن اند، درون و بیرون ندارند . همگی اکسسوارند …کاراکترها از جمله شهردار معلوم نیست از کجا آمده به کجا میروند، حال یک مشت فلسفه دوست از دل این کاراکترها چگونه فلسفه می بینند خدا میداند . واقعا مریض اند و مریضی این دسته از منتقدان دردناک است …
منتقدی فرنگی می نویسد : (زِویاگینتسِف همه را محکوم میکند: کلیسا، دولت، پلیس و دستگاه قضایی، همه همدست هستند. حتی کولیا و بیصبری، بیعزم و اعتیاد او به نوشیدن الکل نیز از گزند انتقاد در امان نیست، با این وجود نابودی او یک مکافات عمل غیر حق و ناعادلانه است) این دیگر از آن دست نگاه های افراطی و محتوایی است که از دل کتاب ها برای فیلم می بافند . این چه محکومیتی است که نمیتوان برایش مصداق بصری و درون فیلمی آورد ؟ پلیس و دستگاه قضایی و کلیسا همگی زیر مجموعه دولت اند و وقتی مشکلی بین شهرداری و مالک زمین باشد قطعا دولت طرف شهرداری را میگیرد این اسمش محکومیت نیست . وقتی فیلمسازی بخواهد یک انتقاد تند را به سرانجام برساند و از دلش صاحبان یک جامعه را محکوم کند، اولین شرطش در آوردن شخصیت های خاص با قصه ای که یاری دهنده کاراکترها باشد نه از پرت و پلا …
کدام بیننده میتواند به طور قطع سرنوشت شخصیت ها را توضیح دهد ؟ مرگ زن، داستانش به کجا رسید ؟ وکیل یا همان برادر این خانواده چه شد ؟ اصلا شخصیتی درون فیلم هست یا همگی در حد تیپ های خیلی عادی هستند ؟ دلیل خیانت زن چیست، برگشتنش، کشته شده یا خودکشی کرده ؟ کلیسا در فیلم چه جایگاهی دارد غیر از چند دیالوگ نابجا …لویاتان به هدفی که آندری زویاگینتسف دنبالش بوده نرسید، چون سینما بلد نیست .
فیلمساز میگوید : (در زندگی هر انسانی ساعتی فرا میرسد که او باید رخ در رخ سیستم قرار بگیرد و از احساسش در مورد عدالت و خدا بر روی زمین دفاع کند. و دقیقاً به این خاطر است که هنوز هم میتوان این سوالهای وحشتناک را در مقابل مخاطب و تماشاگر قرار داد، و به این خاطر است که هنوز میتوانیم در نزدیکیمان قهرمان تراژیک بیابیم یا همان «پسر خدا» را سرزمینمان از دست نرفته است، برای من و برای همهی کسانی که این فیلم را برایشان ساختهام) . باید گفت فیلمساز عزیز این حرف شما در فیلم کجاست ؟ غیر از چند نمای ساده و چند دیالوگ سطحی …لویاتان فیلمی به شدت بد، محتوازده، سطحی است که با نوشته های چند منتقد بد، محتوازده، سطحی به این جایگاه رسیده است .![]()