عملیات پونه دربند است !
فیلم اول
دربند پرویز شهبازی
امتیاز : 7.5 درجه بندی : خوب
تعلیق دنیای زیبای سینما

دنیای این فیلمساز دنیای تعلیق است و او این تکنیک و فرم را خوب می شناسد . پرویز شهبازی از اولین فیلمش ثابت کرد استاد تعلیق در ایران است . تعلیق چیست ؟ یعنی معلق نگهش دار و ذره ذره به او اطلاعات بده ! اینجاست که تماشاگر دنبال داستان خواهد آمد . یک مثال ساده برای بیشتر فهمیدن تعلیق -- "همسایه های آپارتمانش از او شکایت دارند که هر وقت دیر وقت می آید و کفشهایش را در می آورد و پرت می کند ؛ از صدای پرت شدن کفشها از خواب می پرند . شبی که باز دیر می آید از روی عادت اولین کفش را درآورده و پرت می کند ؛ یادش می آید که این کار همسایه ها را بیدار می کند؛ کفش بعدی را آرام در گوشه ای می گذارد و می رود و می خوابد بعد از ساعتی؛ همسایه ها در میزنند . همسایه : لطفا لنگه دیگه ی کفشت را هم پرت کن تا ما بتونیم آسوده سرمون رو زمین بزاریم ؛ الان یک ساعته منتظر دومی هستیم ! -- یا به نمونه ای دیگر استاد مسلم تعلیق یعنی هیچکاک در تعریف تعلیق می گوید : تو میدانی بمب زیر میز هست و منتظر انفجارش هستی این انتظار را تعلیق می گویند .
حال در دربند هم همانند فیلم های قبلی شهبازی "عیار 14" هم می توان نمونه واضح تعلیق را به وضوح دید . در عیار 14 شهبازی با کمک موضوعی به نام ترس تعلیق ایجاد میکند و تو منتظر اتفاق می مانی و در آخر هم جواب را می گیری و دربند هم از موضوع کوچکتری چون امضاء تعلیق بزرگی می سازد . از اولین امضاء شخصیت اصلی که به پیک موتوری می دهد تا امضاهای بعدی و تاکید فیلمساز به آن از طریق دوربینش این تعلیق را به خوبی تا گره گشایی و آسودگی با مخاطب همراه می کند .
از لحظه آشنایی شخصیت اول با پگاه آهنگرانی دلشوره ای برای شخصیت اول ایجاد می شود و به نظرم این همان تعلیق است . میدانیم امضاها و دوستی با این دختر که کلا آزاد هست مشکل ساز می شود و میدانیم که کار دست دختر شخصیت اول می دهد اما در انتظارش یعنی همان تعلیق می مانیم تا از خود بپرسیم که چگونه این اتفاق خواهد افتاد . مبنای تعلیق بر چگونه است نه بر چه -- عده ای از دوستان سوال "چه خواهد شد" را هم تعلیق می دانند در صورتی که "چگونه اتفاق خواهد افتاد" معنای واقعی تعلیق است . در تعلیق همانطور که گفته شد تماشاگر داستان را می داند با نشانه گذاری هایی که فیلمساز انجام داده و کد گذاری هایی که در فیلمنامه چیده شده است اما می خواهد بداند چگونه این داستان رخ خواهد داد . تماشاگر امضایی که دختر به را حتی با تاکید های فیلمساز به نوع امضاهایش و دیالوگ های امضا دیگه برای چی من که تحویل گرفتم می زند می فهمد که این امضاءها کار دست او می دهد اما نمی داند چگونه ؟ و این یعنی تعلیق واقعی .
دربند فیلم خوبیست - مخاطب را درگیر شخصیت های می کند و وادار به ادامه دادن داستان - ریتم مناسبی را پی گرفته است - با وجود داستانی که می توانست بسیار فرم کثیفی به خود بگیرد همانند فیلم های کاهانی "هیچ" و "اسب حیوان نجیبی است" اما بسیار شریف روایت می شود - روایت شریف به معنای اینکه دوربین اجازه ندارد در ظرف شستن دختر از دست و نیم تنه فراتر رود و اجاره ندارد هنگام تعویض روسری و مقنعه ثابت بایستد بلکه به سمت سوژه دیگری میرود (بدون کات) - به خود اجازه نمی دهد به روابط بیش از حد و بی بند وبار همخانه شخصیت اول بیشتر از آنچه که باید نزدیک شود .
پرویز شهبازی در روند کارنامه خود همچنان موفق عمل می کند و بعد از قیلم خوب "عیار 14" فیلمی با همان جنس و همان فرم بلکه بیشتر از آن خوب عمل کرده و رفته رفته به یک فیلمساز درجه یک و صاحب سبک در سینمای ما تبدیل می شود . امیدوارم این روند همچنان ادامه پیدا کند .
فیلم دوم
عملیات مهد کودک فرزاد اژدری
امتیاز : 3.0 درجه بندی : ضعیف
نابودی فانتزی با موسیقی بدون توقف
کودکان بازیگوش و شیرین کار این فیلم بامزه اند و دوست داشتنی اما موسیقی مگر اجازه می دهد که این بچه ها را کمی با آرامش تماشا کرد . موسیقی که بی وقفه می کوبد و ریتم تند اثر هم این اجازه را به ناصر چشم آذر می دهد که عجولانه موسیقی ها را در فیلم کاشته باشد - صدای بالای موسیقی این امکان را نمیدهد تا یک دیالوگ معمولی را درست بشنویم و متوجه شویم قضیه از چه قرار است . مهم ترین نقدی که می توانستم به این فیلم کوچک که شاید برای کودکان بزرگ محسوب شود وارد کرد همین موسیقی مزاحم است .
فیلم سوم
به خاطر پونه هاتف علیمردانی
امتیاز : 3.2 درجه بندی : ضعیف
به خاطر شیشه !

آسیب شناسی مواد تحریک کننده و توهم زا مانند شیشه به شناخت از مواد متکی است که در اینجا علیمردانی آنطور که نشان داده می شود از مواد مخدر شیشه اطلاع کاملی ندارد . اساس مواد شیشه شکی است که درون مصرف کننده ایجاد می کند . شک به همه چیز حتی به زن و مادر و خواهر یا اشیا و پرندگان و حیوانات و ... - در اینجا هم نمونه هایی از این شک با فرمی غیر خطی روایت شده و پیش می رود . مشکل در پایان اثر است .
زن با دروغ های کوچک یک انسان سالم را دچار شک و تردید می کند . اگر قرار بر این بوده که این ماده محرک آسیب شناسی شود باید عرض کنم که این اتفاق هرگز نمی افتد و اتفاقا خیلی هم ماده خوبی معرفی می شود . در آخر هم که مشخص نمی شود آیا این فرد توهم زده بود یا زن در حال خیانت بوده در حال سفر به آلمان است . موقع اکران می توان بیشتر در موردش حرف زد اما تنها می توان گفت که شیشه در این فیلم نکوهش که نمی شود هیچ بلکه کوششی ست تا خوب معرفی شود ! .
نتیجه گیری :
یک فیلم خوب حال آدم را جا می آورد و در این پنج روز دو فیلم خوب حالم را خیلی بهتر کرده است . دربند و روز روشن دو فیلم خوب این روزها بوده اند . در مورد عملیات مهد کودک هم به خاطر حال خوبی که بعد از دیدن دربند داشتم تحمل کردم و با دیدن کودکانی که در حال تماشا بودند و دست ها و بالا و پایین پریدن هایشان ناخودآگاه لبخندی بر لبم می نشست و کودک درونم خمیازه می کشید ! اما به خاطر پونه نگذاشت روزم را به خوبی سپری کنم و حالم را گرفت و فیلمسازش با شناخت نادرستش از سوِژه ضد حالی به ما زد .